ايران سراي من است

شريف ترين دلها دلي است كه در آن انديشه آزار كسي نباشد

مهرداد
مهرداد

باهرچه عشق نام تورا می توان نوشت باهرچه رود نام تو را می توان سرود بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دستهای روشن تو می توان گشود. در این وبلاگ قصد دارم مجموعه مطالب مفید و مناسبی را جهت استفاده بازديدكنندگان ارائه نمایم. در ضمن دوستاني كه تمايل به تبادل لينك دارند اين امكان به صورت خودكار در وبلاگ موجود مي باشد.

موضوعات

مديريت

جملات حكيمانه

اجتماعي

فر هنگ و ادب

فن آوري اطلاعات

دانش

بیمه


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ايران سراي من است و آدرس baymani.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

بهراه

مناطق گردشگري رامهرمز

بهترين شعرهاي من

فريدون مشيري

کیوان شاهبداغی

سازمان هواشناسي

مجله اينترنتي برترينها

دانستنيها

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

اعطای نمایندگی رسمی بیمه پاسارگاد

وفاداری

تبـلور عقلانیـت در سیـاست و مـملکـت داری‎

افـق هایی از زنـدگی که به زیبـایی رویـاهاست

روز دختر

اسراری از زندگی بیل گیتس که تابحال نمی دانستید

وقتی که آمدی

تقدیم به مادران پرمهر و محبت ایرانی

باز هم خانه تکانی، این بار دل ها

جلوه های جالب زندگی دومین مرد ثروتمند دنیا

گفتنی هایی در مورد افسانه تاریخی ولنتاین

بچـه که بودیـم

صبـح صـادق نـدمـد تا شـب یـلــدا نـرود

پـندهای دلنشیـن و زیبای حسیـن پنـاهی در 17 گام

یادداشتی حکیمانه از نلسـون مانـدلا

افـراد موفـق قبـل از ۸ صبـح این کارها را انجـام می‌دهنـد

آلبوم خاطرات نلسون ماندلا

تنها فقط كمي

درسهای بـزرگی که می تـوان از مورچـه ها آموخـت

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش

خـودت باش و بدون مقایـسه منـحصربفـرد باش

قـدم زدن در کوچـه باغ​های بی قـراری پاییـز

روز كورش كبير

حال خوب

پـرورش اعتـماد در روزگار بی‌اعتـمادی

کریمخان و مرد شاکی

اصـول جـالب گانـدی برای دگرگـونی جـهان

مرابغل كن

گلدان شمعدانی

ســــفر به تاریـــخ ، عکس های کمیاب و خاطره انگیز

به روایت یک شاهد عینی

دوبـاره بـاز خواهـم گشـت

قدرتمنـدترین زنان دنیـا چه کسـانی هستنـد

زندگی دکتر علی‌ شریعتی در یک نگاه

داسـتان ملخـک و رمـال درجـه یـك دنیـا

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش بـــرای زندگـــــی

طرز نگاه به مسئله و تصمیم گیری

یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی خاطره جالبی را که مربوط به سالها پیش بود نقل میکرد

مــــرد نابیـــنا

معلم مهربان

تـقدیـم به مـادران باصفـای ایـرانی

روز مــادر، گل سرسبـد جشنـهای پـر رونـق جـهان

داستان قصاب و سگ باهوش

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش بـــرای زندگـــــی

سيزده بدر

به استـقبال نـوروز و بـهار

مصاحبۀ استخدام

نقــــل قـــول هایی گــران بهــا از بزرگــــان

زنانی که در دنیا غوغا به پا کردند

صـدای پـای بـهار می آیـد

نويسندگان

مهرداد

پیوند های روزانه

بیمه پاسارگاد

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

قیمت پرده اسکرین

تشک طبی فنری

کاشی سازی

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

خبرنامه وب سایت:







Alternative content





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران
مشاهده جدول کامل ليگ برتر اسپانیا (لالیگا)

مسابقه قورباغه ها

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچيک تصميم گرفتند که با هم مسابقه ي دو بدهند .




 

 


ادامه مطلب

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:قورباقه,مسابقه , تلاش, مثبت انديشي,

|

ویژگیهای کارشناسی- دیدگاه جهانی و ايراني

ويژگيهاي كارشناسي -ديدگاه جهاني

1-     انعطاف پذیری

2-     خلاقیت ونو آوری

3-     توانائی در شرایط ابهام وفائق آمدن برآن

4-     علاقه مندی به آموزش مادام العمر

5-     حساسیت اجتماعی ومهارتهای ارتباطی قوی

6-     توان کار گروهی

7-     مسئولیت پذیری

8-     قدرت شناخت بهتر دنیای مصاحبه وویژگیهای آن درک دیگران وشرایط ژئوپلیتک اخلاقی وفلسفی آنان وآمادگی برای بین المللی شدن بازارکاری

9-     قدرت شناسائی تغییرات محیطی داخلی وبین المللی

10- توانائی تطبیق مثبت با تغییرات واتخاذ راهبردهای مناسب در استفاده از منابع موجود

11- دارابودن قدرت تفکر وتحلیل وداشتن ذهن پرورش یافته به جای ذهن انباشته از اطلاعات

12- آشنائی با زبان وفرهنگهای خارجی

13- توانایی مذاکره در محیط بین المللی با طرحهای مختلف تجاری اقتصادی واجتماعی

14- قابلیت انعطاف ،تطبیق، ابتکار عمل وداشتن روحیه خلاقیت ونوآوری ،اعتماد بنفس ودرگیر بودن بجای برخورد انفعالی

15- قابلیت آموزش دیدن حین کار

16- قابلیت طبقه بندی واستفاده کارآمد ازانبوه اطلاعات

17- داشتن استنباط صحیح از روابط انسانی وتوسعه آن

18- داشتن تجربه حرفه ای در محیط شرکتها برای عمل کردن مطابق موازین حرفه ای

19- داشتن توان وروحیه کار آفرینی به جای کارجویی

20- احساس مسئولیت نسبت به جامعه ای که روی آنها سرمایه گذاری نموده وبه آنها منزلت برتر بخشیده است.

21- آشنائی با بنیانهای فلسفی،تاریخی،روانشناسی،ومردمشناسی علوم نسبت به انسان ،محیط وسایرجوامع

22- درک کار

23- کاربرد مهارتها

24- خود ادراکی

25- قابلیت های تعمیم یافته ،بهره مندی از مهارتهای پایه ،آشنائی با اصول کلی یک رشته به عنوان پایه

26- درک علم اخلاق ،برای برقراری ارتباطات انسانی

27- مهارتهای قوی ارتباطی ،شامل خوب گوش دادن،خوب سخن گفتن ،خوب نوشتن وسعت نظر،تجربه ودانش

28- مهارتهای بنیادین ،آشنایی با مدلها وساختارها ،ماهیت وملزومات مدلهای سیستمی

29- مهارتهای تحکم کننده ،توانایی فراگیری در مواجهه با حوزه های جدید،ارتباط، خلاقیت ،قاطعیت وتوانائئ رفع تردید

30- توان جمع آوری ،تحلیل وسازماندهی ومبادله ایده ها واطلاعات

31- توان برنامه ریزی وسازماندهی فعالیتها

32- کارگروهی

33- استفاده از ایده ها وفنون ریاضی

34- مهارت حل مسئله

35- استفاده ازتکنولوژی

36- دارابودن مهارتهای تصمیم گیری وارزشگذاری

37- تعامل اجتماعی ورهبری

ویژگی های کارشناسی دیدگاه ایرانی 

1-     قابلیت جمع آوری ، سازماندهی وتجزيه وتحلیل اطلاعات

2-     توان بهره گیری از زبان خارجی

3-     آشنائی با ابزارهای تولید واشاعه دانش

4-     استفاده از تکنولوژی

5-     برقراری ارتباط وتبادل اطلاعات

6-     پذیرش وبررسی عقاید مختلف

7-     حل مسئله

8-     فهم فرهنگی

9-     محلی اندیشی

10- برنامه ریزی وسازماندهی فعالیتها

11- شناخت وعمل به عناصررفتارسازمانی

12- درک وجهت گیری مثبت نسبت به رشته تحصیلی

13- انتظارات شغلی معقول

14- تعهد واخلاق کار

15- قابلیت تفکر انتقادی

16- کارگروهی

 

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:مديريت , ايراني , جهاني,

|

بوي باران

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک               

                                        شاخه های شسته، باران خورده ، پاک

آسمان آبی و ابر سپید

                                       برگ های سبز بید

عطر نرگس، رقص باد

                                      نغمه ی شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست...

                                       نرم نرمک می رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار !

 

خوش به حال چشمه ها و دشت ها

                                                خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه ها ی نیمه باز

                                                خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

                                               خوش به حال آفتاب

 

ای دل من گر چه در این روزگار

                                             جامه ی رنگین نمی پوشی به کام

باده ی رنگین نمی نوشی ز جام

                                            نقل و سبزه در میان سفره نسیت

جامت - از آن می - که می باید تهی ست

                                            ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب!

                                             ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار!

 

گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ

                                           هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!

 

                                                          "فریدون مشیری "

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:باران, ابر , مشيري,

|

عيد مبعث بر شما مبارك

 
«بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است.وسزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربيت است.

محمد به مرز چهل سالگي رسيده بود او هر ساله سه ماه رجب وشعبان ورمضان را در غار حرا ( كوهى در شمال مكه ) به عبادت مي گذرانيد .

آن شب، شب بيست و هفتم رجب بود كه محمد درغار حرا مشغول راز و نياز با خالق محبوب بود، صداي خجسته و با صلابتي را شنيد كه او را امر به خواندن كرد  . بعد از سه مرتبه پيامبر نيز با او خواند ؛ بخوان، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. همان كه انسان را از خون بسته ‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمیدانست، ياد داد.

 


سلام بر مبعث، بهاری‏ترین فصل گیتی
سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت
سلام بر مبعث؛ روزی که گل‏های ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:مبعث , پيامبر,

|

گل صداقت و راستگویی

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او بطور مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.
مادر گفت : تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند. اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم.
هر کسی که بتواند در عرض شش ماه، زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود.
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، و گلی نروئید.

بالاخره روز ملاقات فرا رسید.
دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هم هر کدام گل بسیار زیبائی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند.

لحظه موعود فرا رسید.
شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.

شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده، که او را سزاوار همسری امپراطور می کند : گل صداقت ...
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند و امکان نداشت گلی از آنها سبز شود !!!

برگرفته از كتاب پائلوكئيلو

سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:گل, صداقت راستگويي,

|

متن حقوق اساسي بشر كوروش پادشاه باستاني ايران

                             

 

                     دعاي كوروش در حق سرزمين ايران

اهورا مزدا ، اين سرزمين را ، اين مرز و بوم را ، از كينه ، از دشمن ، از دروغ ، از خشكسالي حفظ كند .

منشور و اعلاميه كوروش ، در سال ۵۳۹ قبل از ميلاد ، بعد از تسخير و فتح شهر بابل صادر شده است . كوروش بعد از خاتمه زمستان در اولين روز بهار ، در بابل تاجگذاري كرد . شرح كامل تاج گذاري كوروش و حوادث آن دوران ، به صورت مفصل توسط « گزنفون » سردار و مرد جنگي و فيلسوف و مورخ يوناني ضبط و بيان شده است .

كوروش بعد از تاجگذاري ، در معبد مردوك خداي بزرگ بابل ، منشور آزادي نوع بشر را قرائت نمود .
متن سخنراني و كتبيه كوروش تا اين اواخر نامعلوم بود . تا اينكه اكتشافات در بين النهرين از ويرانه قديم شهر « اور » كتبيه اي بدست آمد و بعد از ترجمه معلوم شد ، همان متن منشور آزادي نوع بشر ، كوروش ميباشد .
اين كتيبه سنگي اينك در كتابخانه ملي انگلستان نگهداري ميشود ،
بدون ترديد ، از قديمي ترين و مهمترين اسناد حقوق بشر ، در تاريخ باستان مي باشد .
در اين كتبيه كوروش خود را معرفي نموده و اسم پدر ، جد اول ، دوم و سوم خويش را نام مي برد و اعلام مي دارد كه پادشاه ايران و پادشاه بابل و پادشاه جهات اربعه ( كشورهاي اطراف ايران ) مي باشد ، آنگاه در مقام بيان حقوق بشر و منشور آزادي خويش اعلام مي دارد :


                           ترجمه عين كتبيه


اينك كه به ياري مزدا ، تاج سلطنت ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام مي كنم :
كه تا روزي كه من زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد
دين و آيين و رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت كه حكام و زير دستان من ، دين و آئين و رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم يا ملتهاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند .
من از امروز كه تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزي كه زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد ،هر گز سلطنت خود را بر هيچ ملت تحميل نخواهم كردو هر ملتي آزاد است ، كه مرا به سلطنت خود قبول كند يا ننمايدو هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد .
من تا روزي كه پادشاه ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،كسي به ديگري ظلم كند و اگر شخصي مظلوم واقع شد ، من حق وي را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم كرد .
من تا روزي كه پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غير منقول يا منقول ديگري را به زور يا به نحو ديگر
بدون پرداخت بهاي آن و جلب رضايت صاحب مال ، تصرف نمايدمن تا روزي كه زنده هستم ، نخواهم گذاشت كه شخصي ، ديگري را به بيگاري بگيردو بدون پرداخت مزد ، وي را بكار وادارد .
من امروز اعلام مي كنم ، كه هر كس آزاد است ، كه هر ديني را كه ميل دارد ، بپرسدو در هر نقطه كه ميل دارد سكونت كند ،مشروط بر اينكه در آنجا حق كسي را غضب ننمايد ،و هر شغلي را كه ميل دارد ، پيش بگيرد و مال خود را به هر نحو كه مايل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اينكه لطمه به حقوق ديگران نزند .
من اعلام مي كنم ، كه هر كس مسئول اعمال خود مي باشد و هيچ كس را نبايد به مناسبت تقصيري كه يكي از خويشاوندانش كرده ، مجازات كرد ،مجازات برادر گناهكار و برعكس به كلي ممنوع است
و اگر يك فرد از خانواده يا طايفه اي مرتكب تقصير ميشود ، فقط مقصر بايد مجازات گردد ، نه ديگران من تا روزي كه به ياري مزدا ، سلطنت مي كنم ، نخواهم گذاشت كه مردان و زنان را بعنوان غلام و كنيز بفروشند
و حكام و زير دستان من ، مكلف هستند ، كه در حوزه حكومت و اموريت خود ، مانع از فروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و كنيز بشوند
و رسم بردگي بايد به كلي از جهان برافتد .
و از مزدا خواهانم ، كه مرا در راه اجراي تعهداتي كه نسبت به ملتهاي ايران و بابل و ملتهاي ممالك اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .

 

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:منشور كورش, دعا, سازمان ملل, حقوق اساسي,

|

وصيتنامه کوروش کبير

من در طول مدت عمر خود هر آرزويی كه داشتم برآورده شد ، دست به هر كاری كه زدم پيروز شدم. دوستان و يارانم از تدبير من برخوردار بودند . دشمنانم جملگی فرمانم را با رغبت گردن نهادند. قبل از من وطنم سرزمين كوچك و گمنامی بود كه هر سال مورد تاخت و تاز و تجاوز قرار می گرفت و حالا درآستانه مرگ من ، آنرا بزرگترين و مقتدرترين و شريف ترين كشور آسيا به دست شما مي سپارم . من به خاطر ندارم در هيچ جهادی برای عزت ، سربلندی و كسب افتخار برای ايران زمين مغلوب شده باشم . جمله آرزوهايم برآورده شد و سير زمان پيوسته به كام من بود . اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندي و غرور بر حذر داشتم . حتي در پيروزيهای بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم . حال كه مرگ من نزديك است خود را بسی خوشبخت ميدانم زيرا : فرزندانی كه خداوند بر من عطا فرمود همگی سالم و در عين حال عاقل هستند و وطنم ايران از همه جهات مقتدر و پرشكوه می باشد و آيندگان مرا مردی خوشبخت و كامياب خواهند شمرد .

من پيوسته معتقد هستم كه روح انسان پس از خروج از كالبد خاكی ، محو و فناپذير نمی گردد . مرگ چيزی است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت  می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا ميكند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين چنين نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.
از كژی و ناروايی بترسيد .اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ، ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد. من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم . نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت كه از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود . ديگر بس است ، پس از مرگ بدنم را موميایی نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود.

 


 

 

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:وصيت نامه, كوروش كبير,

|

هفت عادت مردمان موثر

 

با اتكا به يك زندگي مبتني براصول،مي توا ن درهر اوضاع وشرايطي

بطور آگاهانه به بهترين انتخاب دست زدوموفقيت خويش را ازهرحيث

دركار و زندگي تضمين كرد.

درجهان هيچ تعالي راستيني وجودندارد كه بتوان آن را ا ز درست زيستن جدا كرد.(حكومت مردم- توسط مردم وبراي مردم .آ نگاه دموكراسي مشروطه به وجود آمد و نبوغ و نيروي انساني عظيمي را رها ساخت ومعيار زندگاني وآ زادي ورهائي وتاثير و اميدي را ايجادكردكه درتاريخ جهان سابقه نداشت.)

قدرت تغيرنگرش وبرداشت- خواه تغييري آني وخواه فرايندي آهسته

وسرشار از تعمق و تا مل – منشاء دگرگوني عظيم است.

مثلاً به اصل انصاف اشاره مي كنيم كه كلاً تصوري كه ازمفاهيمي چون

برابري وعدالت داريم ازآ ن ناشي مي شودوبه خودشكل مي گيرد.به

نظرمي رسدكه كودكان خردسال با وجودتجربه هاي شرطي شدن      مخالف آن،فطرتاً آرمان انصاف را احساس مي كنند. اگرچه ميان شيوه هاي توصيف انصاف وطريق رسيدن به آن تفاوتها ئي بي شمار وجود دارد،اما تقريباً همه جهانيان ازكل اين آرمان آگاهند.

همانيم كه مدام به آن مي پردازيم .پس تعالي ،نه عمل ،كه عادت است

سه عادت نخست – عادتهاي پيروزي شخصي – افزايش قابل توجه

اعتمادبه نفس خواهد بود.

همچنين خودرابه طرز ژرفتر و پرمعنا تري خواهيدشناخت .نظرات خويش

وژرفترين ارزشهاو قابليت خدمت منحصربه فردخود را .

وقتي خودرابه روي سه عادت – پيروزي عمومي – مي گشايد،اشتياق

ومنابع شفاوبازسازي روابط مهمي راكه ازهم پاشيده ياحتي ازهم گسسته اندكشف خواهيدكردويا بازخواهيدستاند.

روابط نيكو نيزژرفتر و بهتر و محكمتر و خلاقتر وهيجان انگيزتر مي شوند.

آنچه درپس وپيش روي ماست درقياس باآنچه درون ماست ناچيزاست.

به ويژه ميخواهم به فرزندانم عشق ويادگيري وپرورش استعدادهاي

يكتاي خودشان رابياموزم.

هيچ دوستي بدون اعتمادوهيچ اعتمادي بدون يكپارچگي وجود امكان

پذير نيست.

                                                          نويسنده:استفان كاوي

                                                              ترجمه:ال ياسين 

 

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:مردمان موثر تفكر اعتماد,

|

یک راز حقیقی

همه ما خودمان را چنین متقاعد می كنیم كه زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت كنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج كنیم



فكر میكنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم

و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رئیسمان ما را درک نمی کند
زبان مشترك نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم كودكانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر كنیم ...



با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد كه :
رئیسمان تغییر كند
شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر كنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض كند
یك ماشین شیك تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج كنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم ...



حقیقت این است كه برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس كی؟

زندگی همواره پر از چالش است.
و مشکلات تمامی نخواهند داشت!

بهتر این است كه این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم كه با وجود همه این مسائل،
شاد و خوشبخت زندگی كنیم.



بعضی وقت ها ...

به خیالمان می رسد كه زندگی، همان زندگی دلخواه، موقعی شروع می شود كه موانعی كه سر راهمان هستند، كنار بروند:
مشكلی كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم می كنیم
كاری كه باید تمام كنیم
زمانی كه باید برای كاری صرف كنیم
بدهی‌هایی كه باید پرداخت كنیم
و ...
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!

بعد از آنكه همه ی این ها را تجربه كردیم، تازه می فهمیم كه زندگی، همین چیزهایی است كه ما آن ها را موانع می‌شناختیم!

این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم كه جاده‌ای اختصاصی بسوی خوشبختی وجود ندارد.
خوشبختی، خود همین جاده ایست که ما را به زندگی و آینده هدایت می کند.
تو رو خدا بیائید از هر لحظه زندگی لذت ببریم.



برای آغاز یك زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست كه در انتظار بنشینیم:
فارغ التحصیل شویم
به دوران دانشگاه برگردیم
به دوران کودکی برگردیم
وزنمان را كاهش دهیم
وزنمان را افزایش دهیم
شروع به كار کنیم
مهاجرت کنیم
دوستان تازه ای پیدا کنیم
ازدواج کنیم
فرزند به دنیا بیاوریم
یک خانه شیک بسازیم
شروع تعطیلات فرا برسد
صبح جمعه بیاید
در انتظار دریافت وام جدید باشیم
یك ماشین نو بخریم
بازپرداخت قسط ها به اتمام برسد
برنده یک مسابقه میلیونی شویم
مشهور و سرشناس شویم
بهار بیاید
تابستان از راه برسد
پاییز را تجربه کنبم
زمستان را به امید بهار دلخوش کنیم
اول برج ...
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
سفرهای خارجی
مردن
تولد مجدد !
و...



امــــــــــا ...

خوشبختی یك سفر است، نه یك مقصد ...

هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.

زندگی كنید و از حال لذت ببرید.

اكنون فكر كنید و سعی كنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید ؟
2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید ؟
3. آخرین ده نفری كه جایزه نوبل را بردند چه كسانی هستند ؟
4. آخرین ده بازیگر برتر اسكار را نام ببرید ؟

نمیتوانید پاسخ دهید؟
نسبتاً مشكل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ كس این اسامی را به خاطر نمی آورد.
پس شما چیزی را از دست نداده اید.

چـــــــــون :

روزهای تشویق به پایان می رسد!
نشان های افتخار خاك می گیرند!
برندگان به زودی فراموش میشوند!
و حتی بهترین ها هم آخر می میرند!

اكنون به این سؤالها پاسخ دهید:
1. نام سه معلم خود را كه در تربیت شما مؤثر بوده‌اند، بگویید ؟
2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نیاز به شما كمك كرده اند، نام ببرید ؟
3. افرادی كه با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید ؟
4. پنج نفر را كه از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید ؟

حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟

افرادی كه به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌های دنیا" ندارند،
ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند ...



ولــــــــــی ...

آنها كسانی هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند،
 همان هایی كه در همه ی شرایط، كنار شما می مانند ...


كمی بیاندیشید. زندگی خیلی كوتاه است
حتی کوتاه تر از اینکه مفهوم واژه های این ایمیل را بخاطر سپردید

شما در كدام لیست قرار دارید؟
نمی دانید؟
اجازه دهید كمكتان كنم.
شما در زمره ی ترین‌های دنیا نیستید ...

امــــــــــا ...

شما از جمله دوستانی هستید كه برای در میان گذاشتن این راز در خاطر من بودید
و برای تقسیم تمام شادیها نیز در خاطرم خواهید ماند
فقط همین



موفق باشید و شاد و باانگیزه

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:راز زندگي,

|

پدر روزت مبارك


همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود …



ولی پدر ...

یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمی بیند و نمی داند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …



بیایید قدردان باشیم و در آستانه روز پدر، سلامتی پدر و مادرهامون رو از خدا بخواهیم



در آستانه
15 خرداد 91 (سیزدهم رجب) مصادف با سالروز
ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و روز بزرگداشت پدر
برای تمام پدران گل ایرانی آرزوی سلامتی و طول عمر داریم
و امیدواریم بتونیم فرزندانی قدر شناس باقی بمونیم



به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد
سرم به خاك رهت ارجمند خواهد شد

لبی كه زمزمه درد می كند شب و روز
به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد



پیشاپیش روزت مبارک پدر

پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:روز پدر,

|

اگر می توانستم

اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم

 

دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده

 

در سالن پذیرایی ام ذرت بو داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند نگران کثیفی خانه ام نمی شدم

پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد ، شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم

با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند

با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی بیشتر می خندیدم

هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است

هرگز چیزی را نمی خریدم فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است . به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم هر لحظه از این دوران را می بلعیدم چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم
وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارم

 

اما اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم و هرگز آن را پس نمی دادم

پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:گوش كردن ,

|

نیکی و بدی

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد: می بایست “نیکی” را به شکل عیسی” و “بدی” را به شکل “یهودا” یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانی‌اش را پیدا کند.
روزی در یک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.
کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.
وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: “من این تابلو را قبلاً دیده ام!” داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم , زندگی پر از رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!
“می توان گفت: نیکی و بدی یک چهره دارند ؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند.”

چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:,

|

میزان فاصله ی قلب آدم ها و تن صدا

 ماجرایی تامل برانگیز : میزان فاصله ی قلب آدم ها و تن صدا 

استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم

استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟
آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟

شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.

سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد.
آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟
آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟
چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.

استاد ادامه داد:
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.


این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که  خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.

 

 

 

دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,

|